تاب آوری در افراد و عوامل موثر بر آن

تابآوری یا توانایی سازگاری مثبت با آسیب، یک موضوع روانشناختی است.
فرایند تابآوری خودبهخود ایجاد نمیشود مگر اینکه فرد در موقعیت دشوار و ناخوشایندی قرار گیرد تا برای رهایی از آن و صدمه پذیری کمتر، تلاش برای کشف و بهرهگیری از عوامل حمایتی (فردی و محیطی) در درون و بیرون خود که همواره بهصورت بالقوه وجود دارد به کار برد. نیومن،بیان میدارد که افراد و گروههای تاب آور، مجهز به مجموعهای از ویژگیهای مشترک هستند که آنها را برای غلبه بر دگرگونیها و فراز و نشیبهای زندگی آماده میکند. افراد تاب آور دارای منبع کنترل درونی، رفتارهای اجتماعی سازش یافته و خودپنداری مثبت هستند. آنها افرادی خوشبین و در سازماندهی مسئولیتهای روزانهشان توانا میباشند. این ویژگیها افراد را قادر میسازد تا یک شبکه حمایتی متشکل از اعضای خانواده و دوستان داشته باشند که در مواقع پرتنش موردحمایت آنان قرار بگیرند. همچنین افراد تاب آور نسبت به افراد آسیبپذیر، در انطباق یافتن با تغییرات زندگی تواناتر هستند در خصوص عوامل حمایتی برای تابآوری، سیکومب سه عامل مهم را مطرح کرده است که عبارتاند از: خصوصیات شخصیتی، عوامل حمایتی درون خانواده و عوامل اجتماعی.
تابآوری یا توانایی سازگاری مثبت با آسیب، یک موضوع روانشناختی است که در ارتباط با پاسخ فرد به سرطان، تنش آسیبزا و موقعیتهای مشکلآفرین زندگی بررسیشده است. بعضی دیدگاهها تابآوری را بهعنوان پاسخ به ی واقعه خاص و بعضی دیگر آن را بهعنوان یک سبک مقابلهای پایدار در نظر میگیرد. برای مثال وایو، فردریکسون و تیلور (2008) تابآوری را یک صفت روانشناختی ثابت و بادوام در نظر گرفتهاند. مفهوم تابآوری بهصورت مختلفی تعریفشده است.کامپفر (1999) باور داشت که تابآوری بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر (در موقعیت تهدیدکننده) است و ازاینرو سازگاری موفق را در زندگی فراهم میکند. درعینحال کامپفر به این نکته نیز اشاره میکند که سازگاری مثبت هم ممکن است پیامد تاب اوری به شمار میرود و هم بهعنوان پیشایند، سطح بالاتری از تابآوری را سبب شود. وی این مسئله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرایندی به تابآوری میداند.ماستن و کاتسوورت (1998) دو شرط را برای توصیف تابآوری لازم میدانند: یکی قرار گرفتن در معرض خطر، آسیب یا تهدید و دیگری سازگاری مثبت در رویارویی با این عوامل. شرط اول به تجارب یا وقایعی اشاره دارد که توانایی بر هم زدن عملکرد طبیعی تا حدی که به پیامدهای منفی منجر شود را دارد. اینها عوامل خطرزا نامیده میشوند. گارمزی (1983) عوامل مخاطرهآمیز را شامل مواردی میداند که احتمال باوجود آمدن اختلال رفتاری یا هیجانی را در فرد را در مقایسه با فردی که بهطور تصادفی از میان جمعیت عمومی انتخابشده است، افزایش میدهد. بنابراین اگر افراد در معرض آسیبی که مخل تحول طبیعی است قرار نگیرند و بر آن غلبه نکنند، بهعنوان تاب آور توصیف نمیشوند.
تابآوری فقط پایداری در برابر آسیبها یا موقعیتهای خطرناک نیست، بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامون خود است. درواقع همانطور که ریچاردسون (2002) بیان کرده، تابآوری بیشتر از آنکه یک بهبود ساده از آسیب و مصیبت باشد، رشد یا سازگاری مثبت به دنبال دورهای از برهم خوردن تعادل حیاتی است و بر طبق نظر بونانو (2004) چیزی بیشتر از زنده ماندن با وضعیت تنشزا و مترادف با آسیبناپذیری نسبت به تنش نیست. نظریههای قبلی در مورد تابآوری بر ویژگیهای مرتبط با پیامدهای مثبت در رویارویی با مصائب و ناملایماتهای زندگی تأکید داشتهاند و عوامل محافظتی بیرونی مثل مدارس کارآمد و رابطه با بزرگسالان حمایتگر را بهعنوان عوامل ارتقادهنده تابآوری مؤثر دانستهاند.
منبع: master-phd.ir